


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خیانت یک رفتار بسیار شنیع و زشت در روابط زناشویی است که باعث فروپاشی بسیاری از زندگی ها میشود، اما برخی تصمیم به ادامه زندگی می گیرند. بعد از خیانت، بسیاری از زوجها حس میکنند کابوسی میبینند که نمیتوانند از آن بیدار شوند. زندگی گیجکننده و فرمان آن از دست فرد خارج میشود چون فرد مهمترین منبع حمایت یعنی همسر را از دست داده و در این شرایط ، اعتمادبهنفساش از بین میرود. بعد از این که زوج از بحران اولیه افشای پیمانشکنی رهایی پیدا میکنند، زمان قابل ملاحظهای را باید به شناخت عوامل زمینهساز پیمانشکنی داشته باشند و درباره مسائل بخشودگی و پیشروی که شامل زندگیمشترک یا جداگانه هست، حرف بزنند تا درباره آینده زندگیمشترک تصمیم بگیرند. در این بین، بسیاری از زوجها با وجود پیمانشکنی تصمیم میگیرند با هم به زندگی خود ادامه دهند و ارتباطشان را حفظ کنند. مشاوران در این باره، توصیههای مهمی دارند.
2 نکته مهم درباره این تصمیم باارزش
در این شرایط روان شناسان 2 توصیه مهم برای این زوجها دارند. 1- با اینکه این تصمیم بسیار مهم و با ارزش است اما کافی نیست و کار زوج هنوز تمام نشده است. 2- تعهد به با هم ماندن، مستلزم تعهد به انجام هر کاری است که برای تقویت و غنای رابطه آنها لازم و ضروری است. به عنوان مشاور معمولا از چنین زوجینی میخواهیم که خودشان تصمیمی را که گرفتهاند برای یکدیگر بیان کنند و بر بازسازی رابطهشان متمرکز شوند.
با خاطرات خیانت چه کنیم؟
فراوانی، مدت و شدت فلشبکها(تکرار حادثه در ذهن و خیال و حتی خواب) چند ماه پس از پیمانشکنی کاهش پیدا میکند اما زوج باید بدانند که به رغم تعهد و تمرکزشان بر آینده هنوز ممکن است فلشبکها دست از سرشان برندارند. چیزها یا محرکهایی که قبلاً برانگیزاننده فلش بکها بودند باز هم میتواند همان اثر را داشته باشند. به طور مثال سالگردهای پیمانشکنی دوباره میتواند همان اثر قبلی را داشته باشد. برای جلوگیری از اتفاقات نامناسب در این شرایط ،نیاز به همکاری هر دو نفر وجود دارد. راهکارهایی در این زمینه میتواند اثربخش باشد:
1- سعی کنید در این مواقع توجهتان را به موضوع دیگری معطوف کنید. 2- نشان دهید قصد دارید چنین روز دشواری را با هم بگذرانید. 3- مهمتر این که معتقدیم زوجها باید انتظارات واقع بینانه از آینده داشته باشند و هرگاه دوباره سر و کله احساسات، افکار و تصاویر پیمانشکنی پیدا میشود دلسرد و مایوس نشوند. آنها باید بدانند که چنین تجربهای برای زوجهای درگیر پیمانشکنی معمولی است و این بدان معنا نیست که یا نتوانستند پیمانشکنی را به درستی حل و فصل کنند یا پیوندشان دچار زخم خوردگی شده است.
ایجاد و بازسازی اعتماد
پیمانشکنی بنیان اعتماد بین زوجین را از بین میبرد. خیانت زناشویی مفروضههایی را که فرد درباره همسر خود داشته به چالش می کشد و خدشهدار میکند. تصمیم زوج به ماندن در رابطه به این معنا نیست که اعتماد خود به خود به وجود میآید. حرفهایی مثل «بهم اعتماد کن» کارساز نیست و حتی اگر همسر آسیبدیده واقعاً بخواهد اعتماد کند باز هم برای او سخت است. برای ایجاد حس اعتماد که بر اثر تجربه فرد به همسرش در شرایط بحرانی ایجاد میشود نیاز است که به زوجین کمک کنند تا بفهمند در کدام جنبه زندگیشان اعتماد وجود دارد و کدام جنبه نیازمند توجه ویژه است و معمولاً
روان شناس در این شرایط از شما و همسرتان میخواهد که درباره موضوعهایی که در ادامه مطرح میشود، با یکدیگر صحبت کنید.1- دلم قرص است که ... را انجام میدهی.
2- درباره ... بهت اعتماد دارم. 3- چشمم آب نمیخورد که ... را انجام بدهید. 4- راجع به ... بهت اعتماد ندارم. 5- در باره ... اعتماد دارم اما نه چشم بسته.
برای گفتوگو درباره حیطههای مورد اعتماد و نبود اعتماد لازم است که مسائل مختلفی را با یکدیگر بررسی بکنید. ابعاد مختلف اعتماد به همسر مثل خرید خانه تا مسائل روان شناختی مثل اعتماد به همسر درباره ابراز احساسات نحوه ارتباط او با افراد دیگر همه این زمینهها برای گفتوگو مناسب هستند و باعث افزایش تجربه های مثبت و اعتماد متقابل میشوند.
از جان و دل مایه بگذارید
با این حال و اگر تصمیم شما برای ادامه زندگی مشترک بسیار جدی است و برای جلوگیری از پیمانشکنی مجدد تصمیم گرفتهاید با انجام کارهایی که در زیر مطرح میشود، میتوانید ازدواجتان را غنیتر کنید.
1- زمان بیشتری را با یکدیگر بگذرانید. 2- در گفتوگوها شنونده بهتری باشید. 3- با مشارکت یکدیگر ،تصمیمهای مهم زندگی و کاری خود را بگیرید.
پس یادتان باشد حالا که تصمیم گرفتهاید که با هم بمانید باید برای بازسازی رابطه زناشویی سالم از جان و دل مایه بگذارید که گهگاه هم ممکن است یکی یا هر دوی شما با یادآوری بحران پیمانشکنی دوباره دلتان بشکند. اما در این راه ثابت قدم باشید و تجربه ما نشان داده است که بسیاری از زوجها به مرور به جایی می رسند که نه تنها در حیطهها و ابعاد خاص بلکه کلا و در حد مناسبی به همسرشان اعتماد میکنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- حکم قاطع «اعدام» که از سوی قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی برای جوان متجاوز به عنف صادر شده بود، توسط دیوان عالی کشور به تایید رسید و بدین ترتیب «خفاش کثیف» پای چوبه دار قرارگرفت.
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای تلخ این پرونده از آن جا آغاز شد که جوانی از یکی از شهرهای مرزی استان خراسان رضوی و برای یافتن شغلی مناسب به مشهد آمد اما او جا و مکانی نداشت تا شب را به صبح برساند به همین دلیل نزد یکی از دوستانش رفت که در یک نانوایی مشغول کار بود. او چند روز به دنبال کار گشت تا این که شغل مناسبی در یک تعمیرگاه خودرو پیدا کرد ولی شب ها به نانوایی می آمد و کنار دیگر افرادی می خوابید که در نانوایی کار می کردند. در یکی از همین شب ها بود که «فرزاد» متوجه زوج جوانی شد که در یکی از منازل کنار نانوایی زندگی می کردند . حالا دیگر افکار شیطانی همه وجودش را فراگرفته بود و همواره منزل مذکور را زیرنظر داشت و هربار نقشه ای عجیب برای به دام انداختن زن جوان طرح می کرد. او یک شب دسیسه شیطانی خود را با «فواد» در میان گذاشت و او را نیز درگیر این وسوسه شوم کرد. «خفاش کثیف» که حالا در تاریکی شب چشم از ساختمان مقابل برنمی داشت منتظر فراهم شدن فرصتی مناسب بود تا نقشه های شیطانی خود را اجرا کند. حالا «فواد» هم که چند ماه تا 18 سالگی فاصله داشت، با او همراه شده بود و همانند خفاش در تاریکی شب رفت و آمدهای زوج جوان را زیرنظر می گرفت تا این که نیمه شب هفتم شهریور ناگهان مرد جوان از خانه بیرون رفت. «فرزاد» بلافاصله ماجرا را به «فواد» اطلاع داد و آن ها در حالی از نانوایی بیرون آمدند که «فرزاد» چاقوی وحشتناکی را نیز با خود حمل می کرد.
آن ها بی درنگ خود را به در ساختمان رساندند و زنگ منزل را به صدا درآوردند. زن جوان که فکر می کرد همسرش چیزی را در منزل جا گذاشته است احساس نگرانی نکرد اما در یک لحظه جوانی را مقابل خودش دید که چاقویی را زیر گلویش گذاشت. او وحشت زده جیغ میکشید تا شاید کسی به فریادش برسد اما خفاش کثیف که با چشمانی هوس آلود چاقو را در دست می فشرد ، از زن جوان خواست برای حفظ جان خودش دست از فریاد بردارد! زن جوان که حالا در چنگ شیطان هوسران افتاده بود از شدت ترس همچنان می لرزید و دیگر حتی نمی توانست برای نجات خود تلاش کند چرا که نوجوان دیگری نیز روی پله های ساختمان ایستاده بود و حالا خودش را در خطر می دید. در این هنگام «خفاش کثیف» تیغه چاقو را از زیر گلوی زن جوان برداشت و به خواسته شومش رسید اما «فواد» که شاهد فریادهای زن جوان بود و احتمال میداد کسی با شنیدن جیغ های او به منزل بیاید قصد شیطانی خود را نادیده گرفت و به همراه «فرزاد» از خانه بیرون آمد ولی آن ها دیگر به نانوایی بازنگشتند و عازم شهرستان شدند. گزارش خراسان حاکی است، از سوی دیگر همسایگان که صدای جیغ و فریادهای زن جوان را شنیده بودند به یاری او نیامدند چرا که فکر می کردند با یک مشاجره خانوادگی روبه رو هستند و نباید در موضوع اختلافات خانوادگی همسایه خود دخالت کنند. در همین حال، زن جوان اشکریزان با همسرش تماس گرفت و با شرم و اندوه ماجرا را برایش بازگو کرد. دقایقی بعد همسر زن مذکور به خانه آمد و آن ها این حادثه وحشتناک را به پلیس 110 گزارش دادند . طولی نکشید که تحقیقات گسترده ای برای شناسایی شیاطین هوسران آغاز شد. با دستور صریح مقام قضایی، رسیدگی تخصصی به این پرونده به نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت سپرده شد و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی برای به دام انداختن «خفاش کثیف» ادامه یافت. در این میان، بررسی های پلیس به سرنخ هایی رسید که نشان می داد، شیاطین هوسران باید در نزدیکی محل سکونت زن جوان باشند چرا که چند دقیقه بعد از بیرون رفتن همسر وی وارد خانه شده اند. در همین حال زن جوان احساس می کرد چهره نوجوانی که روی پله ها ایستاده بود برایش آشناست تا این که بالاخره او را به خاطر آورد که در نانوایی روبه روی منزل آن ها کار می کرد این گونه بود که تحقیقات پلیس وارد مرحله جدیدی شد و نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت با ردزنی های اطلاعاتی او را دستگیر کردند. «فواد» که همه چیز را لو رفته می دید به ناچار دوست شهرستانی خود را به پلیس معرفی کرد که بدین ترتیب عملیات گسترده ای با دستورات قضایی برای دستگیری «فرزاد» آغاز شد و آن ها موفق شدند او را در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی دستگیر کنند. بنا بر گزارش خراسان، با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده با نظر مسئولان قضایی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قاضی دکتر اسماعیل شاکر زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت. او که چندین سال سابقه رسیدگی به پرونده های حساس و جنایی را در کارنامه قضایی خود دارد بی درنگ دستورات ویژه ای برای بررسی ابعاد مختلف این حادثه شیطانی صادر کرد و سپس جلسات محاکمه در شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد. براساس این گزارش، «فرزاد» جوان 21 ساله که در حضور وکلای مدافع مقابل میز عدالت ایستاده بود ماجرای ورود به عنف و آزار و اذیت زن جوان را از پایه و اساس دروغ خواند و با انکار این حادثه گفت: من دنبال کار می گشتم چون در امور مربوط به جوشکاری گیربکس خودرو فعالیت دارم به همین دلیل هم با «فواد» تماس گرفتم او به من گفت کاری برایم سراغ ندارد ولی از من خواست به مشهد بیایم تا بالاخره کاری پیدا کنم! وقتی به مشهد آمدم شب ها نزد «فواد» و دوستانش می رفتم که در نانوایی می خوابیدند اما زن جوان را نمی شناسم و خصومتی هم با او نداشتم تا دست به چنین عملی بزنم! در این هنگام، رئیس دادگاه از متهم پرسید آیا شاکی با شما خصومتی دارد؟متهم پاسخ داد : خیر.
سپس قاضی سوال کرد پس چرا بین این همه جوان تصویر شما را شناسایی کرد که او را مورد تجاوز قرار داده اید؟ متهم که پاسخی نداشت باز هم فقط به انکار ماجرا پرداخت. این درحالی بود که رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، دستورات ویژه ای را برای بررسی های دقیق پزشکی و آزمایش های تخصصی در پزشکی قانونی صادر کرده بود و متهم در برابر این اسناد و مدارک انکار ناپذیر چاره ای جز «سکوت» نداشت.
به گزارش خراسان، جلسات محاکمه همچنان برگزار می شد و قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که با تسلط کامل بر سطر به سطر اوراق این پرونده هرگونه راه انکاری را بر متهمان می بستند و آن ها را چنان در تنگنای سوالات فنی و تخصصی قرار می دادند که دیگر هیچ راه گریزی باقی نماند و ماجرای ورود و تجاوز به عنف برای دادگاه محرز شد. به همین دلیل پس از پایان جلسات محاکمه که به ریاست قاضی دکتر اسماعیل شاکر و مستشاری قاضی سعید محمدی برگزار شد، قضات دادگاه به شور نشستند و در نهایت در حکمی قاطع رای به «اعدام» فرزاد به اتهام تجاوز به عنف دادند. همچنین بر اساس این رای، «فرزاد» به اتهام ورود به عنف با چاقو به منزل شاکیه به تحمل 3 سال زندان و به دلیل تهدید با چاقو هنگام ارتکاب عمل شیطانی به تحمل 2سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد. بنا برگزارش خراسان اما قضات دادگاه «فواد» (متهم دیگر پرونده) را به دلیل این که در زمان ارتکاب جرم هنوز به سن قانونی 18سال نرسیده بود با استناد به موادی از قانون مجازات اسلامی به تحمل 5 سال زندان در کانون اصلاح و تربیت به اتهام تسهیل در ارتکاب جرم تجاوز به عنف از طریق نگهبانی دادن محکوم کردند . از سوی دیگر بنا به رای صادر شده از سوی قضات دادگاه متهم به خاطر ورود به عنف به منزل شاکیه به تحمل یک سال زندان محکوم شد که به دلیل نرسیدن به سن قانونی باید مدت محکومیت خود را در کانون اصلاح و تربیت سپری کند اما طبق قانون باید اشد مجازات قانونی درباره متهمان اجرا شود.
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است ، وکلای مدافع و متهمان به رای صادر شده از سوی شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی اعتراض کردند و بدین ترتیب پرونده مذکور برای رسیدگی دقیق به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد اما قضات با تجربه دیوان عالی نیز پس از بررسی دقیق اوراق این پرونده و استدلال های ریزبینانه قضات دادگاه کیفری در نهایت بر رای کامل دادگاه مهر تایید زدند و این گونه «خفاش کثیف» پای چوبه دار قرار گرفت . «فواد» نوجوان 17 ساله نیز برای تحمل کیفر روانه کانون اصلاح و تربیت شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


همزمان با آشکار شدن شاخصهای متعدد از شکست ائتلاف متجاوز سعودی- آمریکایی در جنگ یمن، این ائتلاف متجاوز به دور از اخلاق و قواعد جنگ و درگیری طی روزهای گذشته سیاست «زمین سوخته» را مجدد فعال کرده و مناطق مسکونی و زیرساخت های صنعا را مورد تجاوز گسترده قرار داده است .در این بین اما سوالی که مطرح می شود آن است که چرا سعودی تصمیم گرفته با این شدت علیه اهداف غیرنظامی اقدام کند؟ در نگاه نخست باید گفت که از یک سو با وجود اتخاذ تمام ترفندهای سیاسی و به کارگیری تمام قدرت نظامی برای جلوگیری از پیشرویهای انصارا... به سمت استان نفت خیز مأرب، اکنون حلقه محاصره این شهر استراتژیک توسط نیروهای انصارا... در حال کامل شدن است و از سوی دیگر در همین مدت پیروزیهای نظامی انصارا... در استان جوف، حجه و همچنین ساحل شرقی، بر ناکامی ائتلاف سعودی افزوده است. به ویژه آزادسازی کامل استان الجوف که به نظر میرسد با عملیاتهای نظامی اخیر کاملاً محقق شده است، ضربه مهلکی بر پیکر ائتلاف وارد میکند زیرا هر گروهی که بر الجوف مسلط باشد، کنترل نبرد کنونی در یمن به ویژه در پنج استان حیاتی یعنی استان «عمران» در غرب الجوف، صنعا در جنوب غرب، مأرب در جنوب، حضرموت در شرق و صعده در شمال الجوف را در دست دارد. الجوفی که مرزهای طولانی با عربستان سعودی دارد و با تصرف کامل آن چاه نفتی الشیبه در الربع الخالی زیر ضرب حملات موشکی و پهپادی انصارا... قرار خواهد گرفت.بنابراین،شاید هدف از این تحرکات سعودی منحرف کردن تمرکز و توان انصارا... از جبهه مأرب است چرا که سعودیها تقریباً هر کاری را که ممکن بود برای متوقف کردن نبرد مأرب انجام دادند و به نتیجه دلخواه نرسیدند و حال ممکن است بدین شکل به دنبال توقف یا دستکم کند کردن حرکت انصارا... در مأرب باشند. از دیگر اهدافی که به نظر می رسد سعودی ها در گسترش حمله خود به غیر نظامیان به دنبال آن هستند، فشار بر انصارا... به منظور کوتاه آمدن در مذاکرات است. انصارا... تاکنون عملاً وارد فرایندهای جدی گفتوگو با سعودیها به منظور آتشبس نشده و تمرکز خود را بر میدان و به ویژه جبهه مأرب گذاشته و ظاهراً بنا دارد پس از فتح کامل این شهر بر مذاکرات تمرکز کند. در مذاکرات بی شک طرفی مانور بیشتری برای تحمیل شرایط خود به طرف مقابل خواهد داشت که دست برتر را در جنگ داشته باشد. حال اما شرایط جنگ همان گونه که شرح داده شد ، به هیچ عنوان برای سعودیها مساعد نیست و ریاض ناامیدانه با انجام حملات گسترده و کور هوایی در تکاپو برای ایجاد تغییراتی در شرایط جنگ است. افزون بر این،به نظر می رسد سعودی ها راهبرد تهدید برابر تهدید را در دستور کار خود قرار داده اند و با افزایش حملات خود برغیر نظامیان، درصدد هستند که به طرف یمنی بفهمانند در صورت تداوم رویکرد این چنینی، چندان هم دست بسته نیستند و میتوانند هزینههای جدی برای آنها ایجاد کنند. در این بین باید خاطرنشان کرد که حملات متجاوزانه ائتلاف سعودی به غیر نظامیان سرخود نیست و با چراغ سبز واشنگتن انجام می شود. ریاض با روی کار آمدن دولت دموکرات بایدن، ترمز این نوع جنایات ضد حقوق بشری را کشیده بود و با عنایت به شکست راهبرد دولت بایدن در یمن و انتقادهای شدید به آن، چه در داخل آمریکا و چه در بین متحدان، دولت آمریکا به شکل غیرعلنی به عربستان برای انجام چنین حملاتی چراغ سبز نشان داده است. رد پای این ادعا را میتوان به وضوح در پیشنهادهای گزارشهای اندیشکدههای غربی مشاهده کرد. به عنوان نمونه «دیوید شنکر» دستیار وزیر خارجه آمریکا به تازگی در مقالهای در موسسه مطالعات راهبردی آمریکا، با اشاره به این که «دشمنان آمریکا زودتر از آن چه تصور میشد در جنگ مأرب پیروز و بر منابع انرژی یمن مسلط میشوند.» از شکست راهبرد واشنگتن در برابر تحولات یمن خبرداد و خود از دولت بایدن خواست به فکر طرحهای جایگزین برای تعامل و کمک به دولت سعودی در تسلیح و سازمان دهی بهتر نیروهای دولت منصور هادی و متحدان محلیاش باشد و حتی پیشنهاد داده بایدن برای مداخله مستقیم ارتش آمریکا در یمن آمادگی داشته باشد.همچنین ممکن است عربستان با این حملات سعی در وارد کردن ایران در پرونده یمن با هدف ترغیب انصارا... به ورود به مذاکرات آتشبس داشته باشد. میدانیم که در چند دور مذاکرات ایران و عربستان در بغداد، پاسخ ایران به درخواست طرف سعودی درباره پرونده یمن این بوده که باید با خود یمنیها وارد مذاکره شوید. شاید عربستان تلاش دارد با این حملات وحشیانه هم ایران را برای ورود به پرونده در جهت خواست سعودی، تحت فشار قرار دهد و هم انصارا... را مجبور به پذیرش مذاکرات کند .با توجه به این نکات به چرایی حملات هوایی سعودیها علیه مراکز غیر نظامی یمن بیش از گذشته پی می بریم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در حالی که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا تحقیقات کمیته منتخب مجلس نمایندگان درباره شورش و حمله ۶ ژانویه علیه کنگره را یک نمایش سیاسی و در ادامه اقدامات علیه خود توسط دموکراتها دانسته است، حال نتایج این تحقیقات از احتمال محکوم شدن ترامپ خبر میدهند. در همین باره گفته شده است که اگر کمیته منتخب تحقیق درباره حمله کنگره، نتایج خود از تحقیقات را به وزارت دادگستری آمریکا ارجاع دهد، ممکن است از نظر قانونی ترامپ با ۲۰ سال زندان روبه رو شود. گفته شده اگر در اتهامات کمیته تحقیق، ترامپ به مانع تراشی در روند کار کنگره محکوم شود، این اتهام تا حداکثر ۲۰ سال زندان را در پی خواهد داشت و این اتهام قبلاً از سوی دادستانها علیه صدها شورشگر کنگره اعمال شده است. از جمله در ماه نوامبر، «جیکوب چانسلی» که تصویرش در ساختمان کنگره با کلاه ایمنی شاخ دار و پوست خز دست به دست شد، به دلیل مانع تراشی در روند کار کنگره به ۴۱ ماه زندان، ۳۶ ماه آزادی تحت نظارت و ۱۰۰ دلار جزای نقدی محکوم شد. حامیان ترامپ تحقیقات کمیته منتخب را تلاش دیگری از سوی دموکراتها برای جلوگیری از حضور دوباره ترامپ در رقابتهای ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ میدانند. ترامپ که همچنان اصرار دارد واقعاً در انتخابات ۲۰۲۰ «تقلب شده»، بارها به احتمال نامزدی مجدد خود اشاره کرده و تحقیقات مجلس نمایندگان را «شکار عمدی» با هدف منحرف کردن افکار عمومی از «شکستهای عظیم» بایدن در اداره آمریکا دانسته است. روز ششم ژانویه سال گذشته، کنگره آمریکا در حال شمارش آرا برای تایید نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سوم نوامبر بود که بعد از اعتراض چند قانون گذار آمریکایی به نتیجه این انتخابات در ایالت آریزونا، ترامپ از هوادارانش خواست تظاهرات به اصطلاح مسالمتآمیز برگزار کنند که البته این تظاهرات به خشونت، درگیری و حمله به ساختمان کنگره منجر شد. در این حمله، پنج نفر از جمله یک مامور پلیس کشته شدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اینستاگرام را که باز میکنی، از در و دیوارش، اینفلوئنسر میبارد. اینفلوئنسر که در لغت، «تأثیرگذار» معنی میدهد، در اینستاگرام معادل توانایی تبلیغ است؛ تبلیغ کالا، خدمات و نوعی خاص از سبک زندگی که برای فرد تبلیغکننده، درآمد بهدنبال دارد. بعضی از اینفلوئنسرها به مهارتشان در خنداندن تکیه میکنند و ویدئوهای کمدی میسازند. محور فعالیت بعضیهای دیگر علاقه به خوردوخوراک است که یا به غذا پختن و بهاشتراک گذاشتن رسپی ختم میشود یا به غذا خوردن مقابل دوربین. آنهایی که اهل آرایش کردن هستند، اصول بزک را آموزش میدهند و بچهدارها، تجربهشان در فرزندپروری را بهعنوان اصول تربیت فرزند با دیگران شریک میشوند. به این فهرست میتوان اینفلوئنسرهای «زندگی مشترک»، «ورزش»، «مد و پوشاک»، «سفر و گردشگری»، «بازی و تکنولوژی» و «گندهلاتها» را اضافه کرد. گندهلاتها را شاید پیش از این، سرِ کوچهها درحال زنجیر گرداندن دیدهباشید؛ یا در مستندهای تلویزیونی عبرتآموز بهشان برخوردهباشید که نادم و پشیمان با صورتهای شطرنجی، اعتراف میکنند «شر دور سرمون میگشت داداش». نسخه بدلیشان با سبیل کلفت مصنوعی و پاشنه کفش خوابیده را هم حتما در فیلم و سریالها سراغ دارید اما حالا آن ها هم سودای تحتتأثیر قراردادن دیگران را در سر دارند و از آنجاییکه در اینستاگرام هوادار کم ندارند، بهنظر میرسد به هدفشان هم رسیدهباشند. در پرونده امروز از چندوچون حضور گندهلاتها در اینستاگرام و ترفند ها و فضای غلو آمیز دوروبرشان سردرمیآوریم.
آقای «الف»
و فن پیجهایش!
چقدر فالوئر دارد؟ 1.2میلیون
رد یک زخم عمیق روی گونهاش دیده میشود و کلی خط ریزودرشت توی ابروها و سروصورت؛ این آلبوم یادگار دعوا و درگیری را روی هیکلی 120کیلویی پر از خالکوبی و قدی 2متری(طبق آنچه در بیوگرافیاش میگوید) تصور کنید تا دستتان بیاید درباره چه تیپ آدمی صحبت میکنیم. خودش میگوید 36ساله است، قبلا بوکس و کشتی کار میکردهاست و الان بدنسازی کار میکند، کارش تبلیغ است و شغل اصلیاش خریدوفروش ماشین و ساختوساز اما رزومهاش میگوید که یکی از معروفترین گندهلاتهاست. جناب م.الف با این وجنات و کمالات کجا و اینفلوئنسری در اینستاگرام کجا؟ شاید فکر کنید وقتی در حرفه اصلیاش یعنی خریدوفروش ماشین و کار ساختمان پول بهفور پیدا میشود، وسوسه مالی دلیل بعیدی برای ورود به اینستاگرام است اما باید درنظر داشتهباشید که اینفلوئنسری و تبلیغ، کاری صرفا پردرآمد نیست بلکه راحت و بیدردسر هم هست. بازار، بالا و پایین و سود و زیان دارد و هرقدر هم بیدروپیکر باشد، باز قاعده و قانونی بر آن حکمفرماست اما در اینستاگرام میشود برای یک تبلیغ از چند صدهزار تا چند دهمیلیون تومان کاسب شد، فقط کافی است چیزی برای نمایش داشتهباشید که با توجه به تعداد دنبالکنندگان م.الف معلوم میشود نمایش ظاهر خشن و ترسناک، حسابی خریدار دارد. البته طرفدارانش شاید به شما بگویند شیفته سبک تولید محتوای اینفلوئنسر محبوبشان شدهاند. خب این محتوا را با هم بررسی کنیم؛ م.الف که در بیوی صفحهاش، خود را کمدین و بازیگر سینما معرفی کرده، بازیگر نقش اول ویدئوهایی است که در پیجش آپلود میکند؛ ویدئوهایی که یکیدرمیان پندآموزند و تبلیغی. او در این ویدئوها در نقش قهرمان ظاهر میشود و با به زبان آوردن جملاتی که قرار بوده تأثیرگذار باشند، شخصیت بیپناه و مظلوم قصه را از دست کاراکتر لات بیسروپا نجات میدهد تا مخاطبش نتیجه بگیرد که «لات داریم تا لات» و «مردانگی» و «مرام و معرفت» آقای الف را تحسین کند. این محتوا آنقدر برای کاربران اینستاگرام جالب بودهاست که م.الف چندتایی فنپیج فعال هم دارد و چرخ کارش می چرخد!
لات سینمایی
و عشق کفتربازی
چقدر فالوئر دارد؟ 800 هزار
پ.ک نه ازلحاظ خشونت ظاهری و نه ازنظر تعداد هوادار بهپای م.الف میرسد ولی هم در تعریف لاتی میگنجد و هم جزو میکرواینفلوئنسرها بهشمار میرود. میکرواینفلوئنسرها نسبت به اینفلوئنسرها مخاطبان کمتری در شبکههای اجتماعی دارند ولی صاحبان کسبوکار روی نفوذ آنها حساب میکنند و تبلیغاتشان را به آنها میسپارند. پ.ک هیکل تنومند و قدوبالای تویچشمی ندارد ولی تا دلتان بخواهد بهقول خودش خطوخش توی سر و صورتش نقش بسته است. پسر جوان بیستوشش، هفتسالهای است که از عمق خطهای روی صورتش معلوم میشود دعوا و دردسر درست کردن را خیلی زود شروع کردهاست. در عکسها و ویدئوهایش یا سیگاربهدست است یا نی قلیان روی لب. از هیچ فرصتی برای اشاره به عشق و مشغولیتش با کبوترها غافل نمیشود و به «کفتربازی»اش افتخار میکند. کارش پیش از اینفلوئنسری، نقاشی ساختمان بوده، حالا اما آنطور که خودش ادعا میکند، سعی دارد از خود قبلیاش فاصله بگیرد تا «دوباره توی بدبختیهای قدیم» نیفتد ولی ظاهر و لحن بیان پ.ک همانی است که از کلیشه «تیپ لات» در ذهن داریم. خب با این اوصاف در ویدئوهای او نباید دنبال محتوایی عمیق بگردیم و البته اصولا از اینستاگرام توقع چنین محتوایی را نداریم. سوژههای موردعلاقه پ.ک کپی برابر اصل درونمایه فیلمفارسیهاست که پیشترها حوزه تخصصی و ملک طلق لاتهای جاهل بهشمار میرفت؛ مایه گذاشتن در رفاقت و خیانت و خنجر از پشت خوردن و تنهایی که در رقیقترین حالت نمایشی، عرضه میشود و کلی هم لایک و کامنت میگیرد. آنطور که تاریخ پستهای صفحه پ.ک نشان میدهد، از حدود یک سال پیش به اینفلوئنسری روی آوردهاست و آنطور که تعداد هوادارانش نشان میدهد، بهزودی به یکی از تأثیرگذارترینهای اینستاگرام تبدیل خواهدشد!
چرا لاتهایاینستاگرامی را فالو میکنیم؟
مروری بر نقش لاتها در فرهنگ ایرانی و اقتضائات اینستاگرام که بستر مهیایی برای ایفای نقش مجازی آنها فراهم میکند
اولین سوالی که گندهلاتهای اینستاگرامی در ذهن مخاطب کنجکاو برمیانگیزند آن است که چطور جای پای خود را بهعنوان اینفلوئنسر در فضای مجازی محکم کردهاند؟ ظاهر خشن و در مواردی سابقه تیرهوتار آنها چطور توانستهاست فالوئر جذب کند؟ برای پاسخ دادن به این سوالات باید لات را از دریچه فرهنگ ایرانی نگاه کنیم. لاتها در فرهنگ ما همواره جایگاه ویژهای داشتند؛ گروهی با ویژگیهای ظاهری خاص و مسلکی که ازنظر عرف و قانون ناهنجار شناخته میشود اما در دایره بسته خردهفرهنگ یا ضد فرهنگ گروه از هر قانون مکتوبی، لازمالاجراتر است. لات، مجموعهای از رفتار و خصوصیات مثبت و منفی را کنار هم جمع میکند که از نظر منطقی قابلجمع نیستند؛ هم بزنبهادر است، هم از دیگران دستگیری میکند. هم تشنه احترام است و بیتحمل دربرابر کوچکترین رفتار یا گفتاری که توهین تلقی کند، هم پیش بزرگتر از خود سربهزیر و متواضع و حقیر است. این مجموعه تناقضآمیز که شاید درباره همه آن ها مصداق نداشته باشد، در مردم هم احساسات و واکنشهای متناقض برمیانگیزد. به طور معمول مردم از لاتها دوری میکنند و برخی به خاطر آن چه بی باکی شان می خوانند به آنها احترام میگذارند. لاتها میل به تخریب و ابراز خشونت را که قانون و اشکال مختلف جامعهپذیری در اکثریت جامعه به بند میکشد، در خود سرکوب نمیکنند. از کسی دستور نمیگیرند، چیزی جز مسلک شخصی محدودشان نمیکند و برخی از مردم همانطور که بدمن سینما را تشویق میکنند، علنا یا در دل برای جلوه بخشِ سرکوبشده خود در لاتها هم هورا میکشند. از این منظر هوادار داشتن اینفلوئنسرهای گندهلات، موضوع عجیبی نیست؛ تنها زمین بازی عوض شدهاست. آنها اگرچه در ویدئوهای اینستاگرامیشان دعوا راه نمیاندازند و عربده نمیکشند اما شکلوشمایل و مسلک لاتی را حفظ کردهاند؛ یعنی همان چیزی که در نظر مخاطب، نماد قدرت بهحساب میآید. جالب است بدانید که گروهی از مخاطبانشان به آنها معترض هم میشوند نه بابت بدآموزیهای احتمالیشان بلکه از این حیث که معتقدند این گروه نوظهور، آبروی لاتهای اصیل را بردهاند! البته پر بیراه هم نمی گویند.میبینید؟ فرهنگ لاتی آنقدر نفوذ دارد که هنوز هم عدهای دلتنگ آن شوند و نگران ازدست رفتن اصالتش باشند.
بازیگران ناشی و ذائقه سهلگیر تماشاچی
از وجه فرهنگی و روانشناسانه ماجرا که بگذریم، به میدان بازی جدید آن ها میرسیم؛ اینستاگرام! فضایی که مخصوص نمایش است و هرچه نمایش، سبکتر و رقیقتر؛ تعداد هوادارانش بیشتر. اینستاگرام مثل همان فیلمهای کمدی مبتذلی است که همه متفقالقول به بیمایه و رکیک بودنشان اذعان دارند ولی چشم میکشند که اکران شوند و سالن را پر کنند. یکجور نقطه نفسکش که وقت را پر کند و فکر و انرژی ذهنی نطلبد. به آنچه در این فضا لایک و کامنت میگیرد و بازنشر میشود، فکر کنید. سه سال پیش وقتی یک مدل آمریکایی، عکسی از دست نوزاد تازهمتولدشدهاش بهاشتراک گذاشت و بیش از 18میلیون لایک گرفت، صفحهای در اینستاگرام راه افتاد که متعلق به یک تخممرغ بود. تنها پست این صفحه که عکسی از تخممرغ بود، بعد از 9روز توانست رکورد بیشترین لایک را بشکند و ثابت کند که محتواهای پرلایک و بازخورد اینستاگرامی لزوما بهطریقی فکرشده و سنجیده تولید نمیشوند. بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی هم پیرو چنین ذائقه سهلگیری هستند که با خیال راحت روی همراهی دنبالکنندگانشان حساب میکنند و با انتشار عکس بشقاب غذا و لیموترش خوردن بچه و سبزی پاک کردن مادربزرگشان، پول به جیب میزنند. عدهایشان با گذاشتن سبیل ماژیکی، محتوای بهاصطلاح کمدی تولید میکنند و بعضیهای دیگر با پرتره گرفتن از بچههای مناطق محروم و ادای همنوعدوستی درآوردن، خرج سفر رفتنهایشان را درمیآورند. در این بازار سهلالوصول که حریم خصوصی، اخلاقیات و اصول تولید محتوا جایی ندارد، چه فرقی میکند ویدئوی تبلیغی را یک بازیگر آماتور اینستاگرامی بازی کند یا فردی باهیبت لات های قدیم؟ نمایش، خریدار دارد و متاسفانه هرچه نمایش، سبکتر؛ هوادارانش بیشتر! شاید حتی بعضی ها بگویند چه بهتر این تیپ افراد به جای رفتارهای سابق رو به ساخت کلیپ و تبلیغات پر سود اینستاگرامی آورده اند!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.